دلم برات تنگ شده... دارم دیووونه می شم.... تا وقتی که نبینمِت ، آروم نمی شم... بینِ ما، هر دیواری باشه ، بر می دارم... فاصله ، عمرم که باشه ، کَم نمی ذارم... بُغضِ ترانه و دلم ، هر دو شکسته.... چشام به در، منتظرِ نگات نشسته... باور نمی کنم ، فراموشِت شدم من... گواهِ دلتنگیِ من ، ترانه هامن... ای که بودی و هستی و موندی همیشه... کنارِ ترانه ی من .... واسه ی موندن و خوندن از عشق و ستاره... تو شدی بهانه ی من...! ای که بودی و هستی و موندی همیشه... کنارِ ترانه ی من .... واسه ی موندن و خوندن از عشق و ستاره... تو شدی بهانه ی من...! دیگه نه ، نمی خوام که ببینم نیستی پیشم دیگه خنده ی زورَکی سخته برام ، راضی نمی شم... دیگه دوریِ تو ، مثه سمِّ چرا نمی فهمی...!؟ نذار حس کنم عاشقِ من نیستی و بی رحمی.... دیگه بی پر و بالی برده امونم ، جونم.... دیگه خنده ی زورَکی سخته گُلم ، نمی تونم... آره دوریتو عُمریه هیچی نگفتم رو گُردم دیگه خسته شدم بس که تو خلوتِ شب مُردم مُردم....... ای که بودی و هستی و موندی همیشه... کنارِ ترانه ی من .... واسه ی موندن و خوندن از عشق و ستاره... تو شدی بهانه ی من...! ای که بودی و هستی و موندی همیشه... کنارِ ترانه ی من .... واسه ی موندن و خوندن از عشق و ستاره... تو شدی بهانه ی من...!