اشاره کن که بشکفم حتی در این یخ بستگی در این ترانه سوزی و در این غزل شکستگی طلوع کن طلوع کن بر این ستاره مردگی که از تو تازه می شود این خلوت سر خوردگی طلوع کن طلوع کن
طلوع کن طلوع کن که بودنم تازه کنی دست مرا بگیریو با بوسه اندازه کنی طلوع کن طلوع کن
ایینه پر می شود از جوانیه خواطره ها تن تو و شرم منو خاموشیه پنجره ها
طلوع کن طلوع کن بر این ستاره مردگی که از تو تازه می شود این خلوت سر خوردگی طلوع کن طلوع کن
اشاره کن که من به تو به یک اشاره می رسم رنگین کمون من تویی که به ستاره می رسم
من به تو شک نمی کنم طلوع کن طلوع کن از تو به پایان می رسم شروع کن شروع کن طلوع کن طلوع کن بر این ستاره مردگی که از تو مرده می شود این خلوت سر خوردگی طلوع کن طلوع کن