الکی خوش، تو با خودت تو جنگی منو نکش نذار به هم بریزه سر یه مشت، حرف بی ربط تو چی باید میدیدی دیگه بی رحم بگو به من شبات چجوری میشه بدون من دورت کیا رو ریختی بگو برن بس دوری چه جور دلت میاد میتونی
من خالی میکنم رو کاغذ خودمو تا کلِ گریه هامو راه دست کنمو تو هم که خوب بلدی وابسته کنی آخ بری کجا بسه نرو قلبم ای نمیخوای از تو جلد بد درایی تو خوب نمیشی تا خودت نخوای، تا خودت نخوای قلبم ای چرا نمیگی دردتو به من درد تو که میشه درد من باهام حرف بزن باهام حرف بزن
میگذرونی این شبارو توهم، حداقلش ازت جلوام زوده تره از تو کم میارمو بعد تموم میشه یا تو برمیگردی دیگه کم کم یا من از تو خنده میشه قلبم غیر از این نمیشه دیگه حتما کدوم میشه
من خالی میکنم رو کاغذ خودمو تا کلِ گریه هامو راه دست کنمو تو هم که خوب بلدی وابسته کنی آخ بری کجا بسه نرو
من خالی میکنم رو کاغذ خودمو تا کلِ گریه هامو راه دست کنمو تو هم که خوب بلدی وابسته کنی آخ بری کجا بسه نرو
قلبم ای نمیخوای از تو جلد بد درایی تو خوب نمیشی تا خودت نخوای، تا خودت نخوای قلبم ای چرا نمیگی دردتو به من درد تو که میشه درد من باهام حرف بزن باهام حرف بزن