تَرکِ ما کردی برو همصحبت اغیار باش یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش ای دل غم دیده ی من تا سحر بیدار باش تا ابد تکرار در تکرار در تکرار باش
عمر مرا گرفت گیسوی کافرش وقتی جوون بودم مُردم به خاطرش حسم شبیه اون راه آهنیه که عاشق شده ولی رفته مسافرش
جنجال رویش را تمام شهر میبینند اما کنار من نقاب دیگری دارد من عاشق او میشوم او عاشق عشقش عاشق همیشه قصهی زجر آوری دارد
یادت نره شکستنِ دل تاوان داره یادت نره عمر و جوونیت پایان داره هر آنکس که مرا از تو جدا کرد مرا با درد دوری آشنا کرد مپرس از من چهها دید و چهها کرد مرا تنها ترین، تنها صدا کرد
جنجال رویش را تمام شهر میبینند اما کنار من نقاب دیگری دارد من عاشق او میشوم او عاشق عشقش عاشق همیشه قصهی زجر آوری دارد