خونه خوبه خونه ، مامانم اُمیده خونه خوبه بوی ، مامانمو میده خونه خوبه خونه ، مامانم اُمیده خونه خوبه بوی ، مامانمو میده اون بیرون خبری نی به جز ، چشم های بارونی به جز ، آدمای محبور مثه خودت ، که به اجبارِ با اونی اون بیرون خبری نی به جز ، بدهکار و آلوده ها ثمره ی سگ دوهاتم که ، زرشکا و زالومه ها اون بیرون خبری نی به جز ، صفِ پُشتِ هم چیدن به جز ، آدمای خسته که به زور ، با شکمِ گُشنه خندیدن پُرِ دود پُرِ جوب پُرِ خون مردایی که کردن پُشت به جنگیدن آدما فحش به هم میدن ، این چیزارو پُشتِ هم دیدن خونه خوبه خونه ، مامانم اُمیده خونه خوبه بوی ، مامانمو میده خونه خوبه خونه ، مامانم اُمیده خونه خوبه بوی ، مامانمو میده این ضربُ المَثَلِ نابُرده رنج گنج نمیدونم چی چی رو کی گفته ؟! باید دستشو بوسید خیلی جاها شدیم خسته و کوچیک تو یه فضای بسته و موزیک هه آره تو فضای بسته و موزیک عجب ، مگه داریم ؟! خیلی درد خیلی مشکلات خیلی دعوا خیلی بی پولی داشتیم به خیلیا گفتیم میموندی کاشکی خیلی زمین خوردیم و نشُد هیچ جوری پا شیم کلّی فاصله با پیروزی داشتیم و یاد گرفتیم دنیا جای پیزوریاش نی یه سری چیزارم خُب نمیشه که گفت آخه اُفت داره ، اینجا میدونی جاش نی چِقَده خوردیم پس گردنی دیگه حالِ پارتی و مست کردن نی یاد رفتیم مرامِ بعضی رفیقا حتی بدترِ از اجنوی یاد گرفتیم حسادتِ رفیق از رقابتِ رقیب خطرناکتره اونی که میکنه خطر پاک تره ، میبره اونی که میمونه عقب آخرش نه حوصله ی نصیحت دارم ، نه سَر در میاره کسی از کارم نه میدونه چیزی کسی دَربارم و خودمو بستم به مسیرم ، کارم من با یه موجِ بیمار تکیه به کُنجِ دیوار خسته از همه خسته از خالی بودنِ جای صدام توی برج میلاد داستانِ عجیبیه دِلَم تنگه واسه مجیدیه واسه بچگیام واسه زادگام واسه ، مدرسه واسه باشگام واسه زبری دستای بابام اخمای آقام حرفای مامان اینی که هستم فرق داره باهام واسه اینه که درد داره کارام دلم تنگه واسه عادی بودن واسه ، دور از چیزای مادی بودن آره یه جواریی کندم از همه ، اینجوری توقعات کمتر ازمه ترجیح میدم تنها بشینم بی اعتنا به هرچی هر طرفمه هرکی هر طرفمه ، وقتی درد نداری همدمن همه خونه خوبه خونه ، مامانم اُمیده خونه خوبه بوی ، مامانمو میده خونه خوبه خونه خونمون ایرانه ..... به خدا اون بیرون هیچ خبری نی همه چی همینجاست ، تو خونمون ، تو همین خاک سلامتی همه اونایی که تو همین خاک متولد شدن واسه همین خاک جنگیدن و جزوِ همین خاک شدن سلامتی شهیدا ، حاج حسینا ، تو دلی ها سلامتی ناصر حجازی ها ، ایرج قادری ها سلامتی استعدادایی که ، ستاره نشدن اما ، ایرونی موندن و اسطوره میشن سلامتی اسطوره هایی که با بی لطفی خدافظی کردن آقا مهدوی کیا ، علی آقا کریمی سلامتی داداشیای تو زندون دست فروشای تو میدون سلامتی پدر مادرا سلامتی دست تنگا سلامتی درد دیده ها ، داغ دارا ، بیمارا