زندگی رو دوست دارم با تمام بد بیاریش عاشقی رو دوست دارم با تمام بی قراریش من می خوام اشکو بفهمم وقتی از چشام میریزه تنهایی گرچه کشندست واسه من خیلی عزیزه تو کتاب نوشته عاشق خیلی تنها خیلی خسته س جای بارون بهاری روی چترای شکسته س اما من می گم یه عاشق همه ی دنیا رو داره همه چترا رو باید بست وقتی آسمون میباره نون عشقو می خورم منت نونوا ندارم سینه سوخته عاشقم با کسی دعوا ندارم توی دنیایی که گرگ و برگی تو ذاتشه من می خوام خودم باشم با هیچکی کاری ندارم زنده بودن نمی خوام زندگی کابوس منه فقط و فقط دورنگی تنها کابوس منه گرچه خاکم زیر پا اما غرورم آسمون مشکی رنگ عشقمه ترانه ققنوس منه کاش میشد دارو باشیم نه زخم کاری نه نمک قطره آبی باشیم رو قلب خشک پر ترک واسه عشق و عاشقی تو سختیاش کم نزاریم واسه ی خودمون آدمی باشیم نه آدمک خیلیا میگن که عاشقی رو بیدار بدونیم اما من میگم ک عشقو طرح دیوار ندونیم من می خوام ک مثل موج نباشم اما بمونم کاش میشد تو عین سختی بازم عاشق بمونی نون عشقو می خورم منت نونوا ندارم سینه سوخته عاشقم با کسی دعوا ندارم توی دنیایی که گرگ و برگی تو ذاتشه من می خوام خودم باشم با هیچکی کاری ندارم زنده بودن نمی خوام زندگی کابوس منه فقط و فقط دورنگی تنها کابوس منه گرچه خاکم زیر پا اما غرورم آسمون مشکی رنگ عشقمه ترانه ققنوس منه