خودمم نمیدونم خواب بودم یا بیدار توی انگشت چپ تو حلقه دیدم انگار گفتی که باید بری پیش اون گیر دلت اما من خواب میدونم خوشی زد زیر دلت یه حلقه توی چشم من یه حلقه توی دست تو هر چی بخوای همون میشم فقط نرو نفس نفس ازم نبر نذاز بیفتم از نفس نگو که عشقمون فقط یه خاطرست فریاد از, غم دوری , میدونم مجبوری التماسم , بیجاست , میدونم مجبوری یه حلقه توی چشم من , یه حلقه توی دست تو هر چی بخوای همون میشم فقط نرو نفس نفس ازم نبر , نذاز بیفتم از نفس نگو که عشقمون فقط یه خاطرست