ای صمیمی ترین غم من،ای تو یاد طلوع و گرما ای تو رنگ پریده ی گل زیر بارون زرد برگا ای شقایق شکسته ای تو عطر سینه ی من ای فدای مهربونیت سخته از تو قصه گفتن
تو مث نم بهاری رو تن پرنده ها از تو لبریزه هوا تو وصیت یه ابری واسه باغ گریه ها از تو مونده این صدام
وقتی دستام تو رو می خونن می شکنه ابر تو چشم آفتاب باز میشه اولین شقایق عاشقونه رو قلب مرداب دست تو ترانه ای بود گرم تر از هوای صحرا رنگ تپه های گندم با صدای خوب ابرا ای شقایق شکسته ای تو عطر سینه ی من ای فدای مهربونیت سخته از تو قصه گفتن تو مث نم بهاری رو تن پرنده ها از تو لبریزه هوا تو وصیت یه ابری واسه باغ گریه ها از تو مونده این صدام