این روزها همه جا پیچیده میگن من یه دیونه ی شرم هر کی ندونه تو که میدونی من عاشق ترین آدم شهرم جز تو با همه قهرم یه کاری نکنی درم به من حواست باشه یه ذره م نمیخوام که تو رو بازی بدمت ندارم از این مودا تو منو کشیدی تو خودت مثل مثلث برمودا دلت عاشقم بودا نذاری بری تو زودا نکنه بری تو اون دور دورا کهکشون بی نشون تویی که این آدما ندیدن حتی تو خوابشون حالشون بد میشه وقتی ببینن منو تو تا پای جون با هم باشیم هر جایی نری تو بری بشینی که چشای همه شوره کجا میری بیا پیش خود من که اینجا همه چی جوره تو که تو چشات نوره دلت چرا مغروره نمیخوام بری تو مگه زوره