بگو چگونه بگذرم از آن نگاه مشرقی نیامدی بگو چرا؟ رسیده وقت عاشقی بیا بیا که بعد تو نفس نمی کشم هنوز به قلب خسته ام نگو به پای عشق من بسوز تو شهرزاد قصه ی هزار و یک شب منی تمام دلخوشی من برای زنده بودنی درین هوای لعنتی کنار من قدم بزن سکوت عصر جمعه را بخاطرم به هم بزن تمام ناتمام من ، من از خیال تو پرم اگر چه دل نمی بری من از تو دل نمی بُرم