جرم من نیست اگه ترانه هام درد زندانی و زندان بانه اگه گفتن که فراموشت کرد شک نکن اینا همش بهتانه هر طنابی که نجاتم میده یاد گرفتم که خودم پاره کنم تو قمار عشق برام آسونه خودمو یک شبه بیچاره کنم چرا از چشمای من میترسی منی که نقابمو برداشتم نگاه کن شبیه اون کسی شدم که میگفتم دوستش نداشتم
درد من یه اعتراف ساده بود دردی که کشتن و پایان نگرفت اونی که دزدید دنیای منو منو حتی به گروگان نگرفت اونی که با من بی رحم تره تویی یا شکنجه ی وجدانم این همه ناسازگاریمو ببخش اگه دائم شب پُر طوفانم
چرا از چشمای من میترسی منی که نقابمو برداشتم نگاه کن شبیه اون کسی شدم که میگفتم دوستش نداشتم
چرا از چشمای من میترسی منی که نقابمو برداشتم نگاه کن شبیه اون کسی شدم که میگفتم دوستش نداشتم