تو به این معصومی/ تشنه لب آرومی غرق عطر گلبرگ/ تو چقد خانومی
کودکانه غمگین/ بی بهانه شادی از سکوتت پیداس/ که پر از فریادی
همه هر روز اینجا/ از گلات رد میشن آدمای خوبم/ این روزا بد میشن
توی این دنیایی/ که برات زندونه جای تو اینجا نیست/ جات توی گلدونه
غرورمو ببخش/ حضورمو ببخش منم یه عابرم/ عبورمو ببخش
تویی که اشک تو/ شبیه شبنمه همیشه تو نگات/ یه حس مبهمه
همین لحظه همین ساعت همین امشب/ که تاریکی همه شهرو به خواب برده یه سایه رو تن دیوار این کوچس / تویی و یک سبد گل های پژمرده همه دنیا به چشم تو همین کوچس/ هوای هر شبت یلدایی و سرده کجاس اون ناجی افسانه دیروز؟/ جوونمرد محل ما چه نامرده
غرورمو ببخش/ حضورمو ببخش منم یه عابرم/ عبورمو ببخش
تویی که اشک تو/ شبیه شبنمه همیشه تو نگات/ یه حس مبهمه
چه صبورانه تحمل می کنی/ غفلت بی رحم ما رو دخترک ما داریم گلاتو آتیش میزنیم/ تو داری با التماس میگی کمک کمک