لباس تو توو تن من، لباس من توو تن تو چند ساله که گره خورده یه گره ی کور رو همه تو جای ناخونت رو تن من، جای دست من رو تن تو چند ماه که برگشتی بازم عادت کردم به بودن تو
من میدونم بات میمونم عشق تو شد رنگ خونم دنیام بنفش روزام گذشت تو سرخ و آبی مثل سرابی مست و یاغی تو ساقی جامم دست تو چرا بی تابی
دنبال راز آفرینشیم من پی این که تن تورو آفریده کی یه خدای پُره با سلیقگی کی میتونستی بیشتر از این خواستنی بشی قرص ماهمی ببین توی این شب دیرین تلخ لیوانو لبت شیرین هم خوب و هم بدش دیدیم این دنیارو باهم تا تهش میریم
من میدونم بات میمونم عشق تو شد رنگ خونم دنیام بنفش روزام گذشت تو سرخ و آبی مثل سرابی مست و یاغی تو ساقی جامم دست تو چرا بی تابی
خواستنی تر میای تو به نظرم وقتی پاهاتو حلقه کردی دور کمرم چشاتو وا میکنی تو که بغله من از رگ نزدیک تری تو به گردنم روحت انگاری بهم وصله حتی نگاهت چش سبزت چطوری حسم بهت کم شه وقتی باتو این جهنم بهشتمه همه بذارن برن میمونه شک منو دوست داره چون توو دلم میدونه ترس نیست دنبال یه دیوونه عینه خودشو توو این شهر از من دیوونه تر نیست
من و تو گرفتاریم به این قفس این قفس که موندیم هر دو از قصد این قفس که بهتر از آزادیه بم میگه قول بده تو نشی عوض
من و تو گرفتاریم به این قفس این قفس که موندیم هر دو از قصد این قفس که بهتر از آزادیه بم میگه قول بده تو نشی عوض
من میدونم بات میمونم عشق تو شد رنگ خونم دنیام بنفش روزام گذشت تو سرخ و آبی مثل سرابی مست و یاغی تو ساقی جامم دست تو چرا بی تابی