همه آینه هارو از دیوار کشیدم پایین چون من میخوام تنها تر بشم از تنهایی دوباره قرص رو زبونم شک توی دلم این بار میترسم برنگردم اگه برم
چون من بریدم از همه بریدم از همه چون من بریدم از همه بریدم از همه نگو چرا بد شدم با همه وقتی اونی که به پام موند سایمه
میگن میگذره و قصه میشه ولی دل شکسته دیگه دل نمیشه من انقدر کشیدم دیگه حس نمیشه به خودم که میام نفرت بازم زنده میشه
دوباره قرص رو زبونم شک توی دلم این بار میترسم برنگردم اگه برم عزیزم
چون من بریدم از همه چون من بریدم از همه چون من بریدم از همه چون من بریدم از همه نگو چرا بد شدم با همه وقتی اونی که به پام موند سایمه
نه خوبی نمیبینم توی خوبیات بریدم از این دوریا رفاقتو میفروشن به این آسونیا دیگه طعمه اینا نمیشم به این زودیا آهنگای شاد میدم ولی منونمیبینی توی پارتیا همه این وحشیا توی کف مغز سالمن عین زامبیا پشت سرم آره لای اون حرفشم دولا و راست میشن وقتی که رد میشم واسم بی ارزشن امثال اینا کاری کردن که من دیگه با همه بد بشم من تنهاییمو دوست داریم الان فقط سایه هام دوستامن الان پس بیهوده اون دلت نسوزه برام من از اینجا هم برمم باز وایساده زمان وصیت و یه لبخند دیگه تمام
چون من بریدم از همه بریدم از همه چون من بریدم از همه بریدم از همه نگو چرا بد شدم با همه وقتی اونی که به پام موند سایمه