فریدون آسرایی: گل نازم ، تو با من مهربون باش واسه چشمام ، پل رنگین کمون باش اسیر باد و بارونم ، شب و روز گل این باغ بی نام و نشون باش
من عاشقی دل خونم ، شکسته ای محزونم پناه این دل بی آشیون باش دلم تنگه ، تو با من مهربون باش
حسین تهی: شدم خسته بس که با یک دست بسته خیلی سخته ، حرف دلم تلخه فرق تو با بقی اینه که می شه بی شیله پیله بشینه پیشت آدمو ، بتونه درد و دل کنه و منو ول کنه و برگ رو له کنه و بهار زندگیمم سرد و گل کنه
آدم ها جلو روت می خوان خوبی زیادتو ولی وقتی رفتی پشت سر می زنند زیر آبتو نه ، اونا مثل تو نبودن و پایداری نداشتن اونا تو غصه ها با من کار باری نداشتن بیا گل نازم ، خورده بازم تعطیلی عشق بیا دلمو بده تو یه نظم و ترتیبی بهش
فریدون آسرایی (حسین تهی): گل نازم (گل نازم) بگو بارون بباره (بگو بارون بباره) که چشماتو به یاد من بیاره تماشای تو زیر عطر بارون ، چه با من می کنه امشب دوباره
حسین تهی: با ، با ، با با بعضی کارام باعث می شه فکر کنی بدم ، بذار بگم می دونم که چرا دلخوری از ام ولی چون وقتی سختی میاد یه عالمه ، گوش توئه که فقط شنوا به دادمه به خودت می گی موقع مشکلات به یادمه ، دل گیر نشو این مرام یه آدمه با تو می رسه به سختی ها منظورم ، از گل ناز هم خدا بوده منظورم