روزهای گرم تابستون ، هنوز از یادم نرفته اون روزها ندیده بودیم ، ما هوای غم گرفته نمی دونستیم تو سرما ، گل یخ بسته می میره ابر خاکستری یک روز ، روی خورشید رو می گیره ، می گیره اون روزها ما به نگاهی ، دل می باختیم عاشقونه فکر می کردیم که همیشه ، دلمون عاشق می مونه باورش سخته که امروز ، بین ما محبتی نیست برای بخشش احساس ، دست با سخاوتی نیست
اون روزها بین من و تو ، حرف عشق و سادگی بود توی قلب پر امیدت ، شور و شوق زندگی بود دیگه فرصتی نمونده ، وقت رفتنه به فردا فردایی که دستای ما ، سرد و خسته ، تک و تنها ، تک و تنها اون روزها ما به نگاهی ، دل می باختیم عاشقونه فکر می کردیم که همیشه ، دلمون عاشق می مونه باورش سخته که امروز ، بین ما محبتی نیست برای بخشش احساس ، دست با سخاوتی نیست