روی صورتت ، یه لبخند بکش یا بمون همینجا پیشِ من تو تا آخر درد بکش من این شهرو دوس ندارم نه هر چیو براش گفتم با نگاش اون ولی گوش ندادم من میگی حسمون خیلی سرده دیگه عشقمون چه بی رنگه میگی فکرو من نمیگم بهت وقتی چشمات هم نمیخنده دوباره توو نگاهِ منه نگات اون نگاهمو نگاهت دوباره توو این خونه سر و صداست توو صدام و صدات مثِ برگ توو باد و بارون میفتم آروم آروم از رو چشمات بگو هنوز یادت هست اون همه خاطرامون دوباره توو نگاهِ منه نگات اون نگاهمو نگاهت
دوباره توو این خونه سر و صداست توو صدام و صدات مثِ برگ توو باد و بارون میفتم آروم آروم از رو چشمات بگو هنوز یادت هست اون همه خاطرامون همیشه دعوا کردیم چپ و راست با هم هر چی خوبی میکردم میدیدم بده باز با من فهمیدم چقد بده خوبیام هم و شدم بازیگر اصلیِ بدِ داستان هم تو بودی ملکه عینِ فیلمای هالیوودی منم یه جوکر مریض و تو هم هارلی بودی هر شب هم مست و دعوا بحث و هر بار حالیمون نی فردا هم میپره و میگذره و عالی خوبیم نبود بهتر هم صبحش ، دور میکرد ازم خودش هم سخت بود تحملش ، حتی دوریش تصورش همین عشقه زنجیرت کرد ، یخ زده دستگیره در بگیری تصمیم آخرو میدم هر چی بهت حق گفتی که بری به نفع هر دومونه این غرور لعنتی هم نذاشت بگم بمونه پَ یا بمون پیشم و بخر این دردو بخر به جونت یا اگه میری فقط برگرد برام بخند یه دونه دوباره توو نگاهِ منه نگات اون نگاهمو نگاهت
دوباره توو این خونه سر و صداست توو صدام و صدات مثِ برگ توو باد و بارون میفتم آروم آروم از رو چشمات بگو هنوز یادت هست اون همه خاطراتمون دوباره توو نگاهِ منه نگات اون نگاهمو نگاهت دوباره توو این خونه سر و صداست توو صدام و صدات مثِ برگ توو باد و بارون میفتم آروم آروم از رو چشمات بگو هنوز یادت هست اون همه خاطراتمون