حال من دست خودم نیست دیگه آروم نمی گیرم دلم از کسی گرفته که می خوام براش بمیرم باز سرنوشت و انتهای آشنایی باز لحظه های غم انگیر جدایی باز لحظه های ناگزیر دل بریدن بازم آخر راه و حس تلخ نرسیدن پای دنیای تو موندم مثل عاشقای عالم تا منو ببخشی آخر تا دلت بسوزه کم کم مثل آینه روبه رومه حس با تو بودن من دارم از دست تو میرم عاشقی کن منو نشکن