حرف عاشقانه خوبی ندارم خسته از راه شوق پایکوبی ندارم چند تا هم غصه می خوام چند تا مثل من که بشینیم دور یک چراغ روشن قلب سنگینمونو زمین بذاریم همصدا بگیم که ما قلبی نداریم تیشه و کوه میگیم ارزونی فرهاد صخره و موج مال قصه های سند باد هم صدا میگیم اگه اهل بهاریم حرف قیمتی وسبزرنگی نداریم نه از آغاز یه راه عاشقونه نه از احساس رسیدن به خونه نه از این جاده ابریشمی شعر که باید غریبو بی سوار بمونه